ترامپ چگونه ترامپ شد؟ مقاله سوم
دو قطبی ترامپ کلینتون و مدیریت صحنه انتخابات برای هدفگیری رای بدنه جامعه!
یک تاکتیک ترامپ برای رسیدن به شهرت “آبشار اطلاعاتی و ایجاد مرکز توجهات” نام دارد. یک خیابان پرتردد با عبور و مرور عادی را در نظر بگیرید. ناگهان فردی با کلت به سمت آسمان شلیک میکند؛ همه توجهات به آن نقطه جمع میشود و آن شخص مرکز توجهات میشود.
ترامپ بارها و بارها بمب خبری در جامعه منفجر نمود و هنوز هم از این تکنیک استفاده مینماید. او برای تعامل و ارتباط با افراد مشهور وقت میگذاشت و با آنها عکس مشترک میگرفت. در بسیاری موارد تمام حاشیهسازیهای او در جراید و رسانهها فقط کارکرد شهرتزایی داشته است.
به نظر میرسد که او به این نکته توجه دارد که امروزه ما تبلیغ خوب یا بد نداریم؛ فقط تبلیغ داریم! بنابراین او بر موج تبلیغات منفی هم سوار میشود و آن را نفع خود مصادره میکند.
در جامعه آمریکا تعداد زیادی آسیبدیده اجتماعی (روسپیان، هم جنس بازان، سقط جنین، و …)، تعداد زیادی بیکار و فقیر (white trash) که به دنبال یک ساندویچ ارزان (ham and cheese) و خوشگذرانی هستند میباشد. این قشر از جامعه ترامپ را فردی موفق میبینند که میتوانند آرزوهای از دست رفته خود را در او ببینند.
کلیپهای بسیار زیادی با نزدیکی به زمان رای گیری در فضای مجازی منتشر میشود. کلیپهایی که قدرت نظامی آمریکا را در پشت سیلی و یا بکس بازی او نشانه رفته بود و باعث ترس فراگیر بینالمللی شد که نکند رفتار خارج از عرف او باعث مجادله نظامی در جهان شود. مساله زمانی تشدید شد که کلینتون گمان کرد آخرین حربه را با انتشار فیلم مکاملات ترامپ با بیل بوش در غروب آخرین جمعه هفته رای گیری منتشر کرد. بسیاری از آمریکاییان فکر کردند ترامپ تمام شده است، حتی مایک پنس هم پشت او را خالی میکند. اما ترامپ با بازارگرمی حامیان خود با شعارهایی مانند “زنده باد ترامپ” “ترامپ خوب است” توضیح میدهد که این اظهارات را صرفاً برای سرگرم کردن بیل بوش مجری طنز پرداز هالیود به زبان آورده و هرگز در گذشته رفتار ناشایستی با زنان نداشته است. او کلیه اتهامات مالی و جنسی را در حالهای از ابهام باقی میگذارد و شاید میدانسته که مقابله با جریان، جریان بزرگتری ایجاد میکند و بدون هیچ برخوردی از کنار جریانات خبری عبور میکند.
اما در مقابل خوش چه ضربههایی وارد میکند و طرف مقابل آن را چگونه اداره میکند؟ آلن و باربارا پیز به عنوان نویسندگانی که در روابط زناشویی در عرصه بینالمللی نماد هستند، بر اساس یافتههای علم تکنولوژی شناختی برای بانوان سه مشخصه اصلی جوانی، زیبایی و سلامت را عامل موفقیت در انتخاب مردان معرفی میکنند. درست سه نقطهای که ترامپ در انتخابات به آنها حمله میکند و مجدداً بی پروایی در کلمات و رفتارهای خارج از عرف او، سوژه جدید مطبوعات جهان میشود. ترامپ درباره قیافه کارلی فیورینا، تنها زن نامزد ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه، گفت: “به صورتش نگاه کنید! کسی به او رای می دهد؟ تصور کنید این قیافه رییس جمهور بعدی آمریکا باشد. او یک زن است! قرار بود من مراقب حرف زدنم باشم اما بی خیال. جدی باشید”. اما هیلاری دقیقاً این سه مشخصه را ندارد؛ او جوان و زیبا نیست و پیر شده است. از طرفی سلامت جسمیاش هم تعریفی ندارد. دروغگویی و سوء مدیریت امنیت سایبری او نیز زیر سوال رفته است. اما او بجای فرار از جریانات خبری مداوماً پاسخهایی برای افکار عمومی میدهد که باعث فرورفتن بیشترش در باتلاق میشود. اما ترامپ همسری دارد که با سه مشخصه فوق مانوس است. او از منظر سبک زندگی غربی هر دو مشخصه شغل و همسر خوب را دارد، بنابراین گرایش هم راستایی جهت جلب رای مردان و زنان آمریکایی را شکل میدهد.
اما قانون نانوشتهی دیگری در مورد تجارت برجسازی وجود دارد و این است که زمانی که شما پروژه را آغاز میکنید افراد زیادی سرمایه خود را به شما میسپارند. تخصص ترامپ تامین سرمایه و فروش است. بسیاری از برجها در تملک برند ترامپ هستند و نه مالکیت او! نیویورک مرکز اقتصاد جهان است و صد البته ترامپ با بسیاری از رهبران و ثروتمندان رابطه اقتصادی دارد که او را از آسیبهای جدی مصون نگه میدارد. در مقالات بعدی در مورد آینده ترامپ، چالشهای ترامپ، و مطالبات بینالمللی افکار عمومی میپردازیم.
نویسنده: مهندس علی رجبی ابهری