چگونه در جوانی ثروتمند شويم؟ – قسمت 9
“هوش مالي خود را افزايش دهيد!” اين ششمين قانون طلايي برجساز جوان است.
هوش مالي آن بخش از هوش ماست كه براي حل مسائل و مشكلات مالي از آن استفاده ميكنيم و به صورت كميتي عددي بيان ميشود. هوش مالي باعث ميشود فرصتهايي را خلق و يا از فرصتهايي كه ديگران نميتوانند استفاده كنيم.
تحقیقات مختلف دانشمندان، نشان میدهد که معمولاً رشد ذهنی میان سالهای 14 الی 18 سالگی به حد کمال میرسد. رشد ذهنی افراد کم هوش و عقب ماندههای ذهنی، در سنین پایین متوقف میشود. بعد از اینکه رشد ذهنی و هوشی به حد کمال خود رسید، بهرۀ هوشی افراد معمولاً ثابت میماند و ممکن است فقط در صورتی که تغییر محیطی و تربیتی بیشتر باشد، چند واحد افزایش و یا برعکس کاهش یابد.
از طرفي همه میدانیم در مدارس دربارهی دانش مالی و پول به ما چیزی یاد نمیدهند و اکثر افراد تا سنین بالا فقط به تحصیلات دانشگاهی اکتفا میکنند؛ بنابراین دلیل عدم رشد هوش مالی افراد به سادگی قابل درک است!
امروزه غني و فقير جملگي مشكلات مالي دارند. برخي افراد راهحلهاي ناشيانهاي را براي حل مشكلات مالي برميگزينند.
دادن پول به افراد فقير مشكلات مالي آنان را برطرف نميكند. در بسياري از موارد اين كار تنها مشكل مالي را به درازا ميكشاند و افراد فقير بيشتري ميآفريند.
سخت كار كردن هم مشكلات مالي را حل نميكند.
تحصيلات آكادميك نيز مشكلات مالي را حل نميكند. دنيا از افراد تحصيل كرده فقير پر شده است.
همچنين داشتن یک شغل مشکلات مالی را حل نمیکند. میليونها نفر وجود دارند که به اندازه کافی پول در میآورند تا زنده بمانند اما استطاعت زندگی کردن را ندارند.
به نظر من هوش مالي برطرف كننده مشكلات مالي است.
اكثر فقرا در مواجهه با مشكلات مالي احساس ميكنند قرباني پول شدهاند و تنها افرادي هستند كه مشكلات مالي دارند. آنها فكر ميكنند كه اگر پول بيشتري داشتند مشكلات ماليشان به سر ميآمد. اندكي از آنان واقعاً ميدانند كه نگرش آنها نسبت به مشكلات مالي همان مشكل واقعي است. نگرش آنها موجب ايجاد و تشديد مشكلات مالي آنها ميشود. ناتواني آنها در حل مشكل يا اجتناب آنها از اين كار، فقط باعث ميشود كه مشكلات مالي آنها طولانيتر شده و سبب بزرگتر شدن مشكلات شود. اين گروه به جاي آنكه روز به روز ثروتمندتر شوند فقيرتر ميشوند. فقرا به جاي آنكه هوش مالي خود را افزايش دهند مشكلات ماليشان را افزايش ميدهند.
قشر متوسط مشکلات مالی خود را به گونهای متفاوت حل میکنند. به جای برطرف کردن مشکل مالی خود، فکر میکنند میتوانند در برابر مشکلات مالیشان زرنگي به خرج دهند. قشر متوسط پول خرج میکنند تا به دانشگاه بروند، تا بتواند شغلی مطمئن به دست آورند. اکثر آنان به اندازه کافی باهوش هستند تا پول درآورده و بین خود و مشکلات مالیشان یک سد آتش، یک منطقه جلوگیری از خطر احتمالی بنا کنند. آنها یک خانه میخرند، هر روز از حومه شهر به محل کار میروند، به طور امن عمل میکنند. در سن پنجاه سالگی بسیاری از افراد میان سال تازه متوجه میشوند در دفتر کار شخصي خود یک زندانی هستند. آنان پول کافی به دست میآورند و از امنیت شغلی کافی برخوردارند. با این حال در عمق درون خود کاملاً میدانند که از نظر مالی در دام افتادهاند و فاقد هوش مالی برای فرار از زندان دفتر کار خود هستند. آنها به آینده نظر دارند تا پانزده سال بیشتر زنده بمانند و تازه در سن شصت و پنج سالگی با تکیه بر حق سنوات و بازنشستگیشان شروع به زندگی میکنند!
اما ثروتمندان از يكپارچگي مالي خود براي حل مشکلات مالي بهره ميبرند. اگر ثروتمندان راه حل مشکلات مالی خود را ندانند، جا نمیزنند و خود را مخفی نمیکنند. آنها به دنبال کارشناسانی میگردند كه بتوانند به آنها کمک کنند تا مشکلاتشان را حل کنند. براي ثروتمند شدن و موفق بودن نياز به يكپارچگي مالي و همچنین آموزش و بکارگیری هوشهای پیشرفته مالی داريد. اجازه دهيد مجدداً بر شش هوش مالي مقدماتی مروري داشته باشيم.
- هوش مالی شماره 1: بیشتر پول درآوردن
- هوش مالی شماره 2: حفظ پول
- هوش مالی شماره 3: بودجهبندی پول
- هوش مالی شماره 4: تقویت پول
- هوش مالی شماره 5: بهبود اطلاعات مالی
- هوش مالی شماره 6: یکپارچپی مالی
هوش مالي بيشتر به مفهوم درآمد بيشتر است. براي بيشتر پول درآوردن شما بايد به طور مستمر دانش و اطلاعات مالي خود را به روز رساني كنيد، سپس با كاهش هزينهها، بودجه بندي بر اساس مازاد منابع و تقويت درآمد خالص خود از طريق سرمايهگذاري بتوانيد بيشتر پول درآوريد.
چنانچه هوشمند باشيد متوجه ميشويد شما و پولتان مشغول بيشتر پول درآوردن هستيد و تقويت هر كدام شرط تقويت ديگري است. در مقالات بعدي در مورد هر يك از شش هوش مالي مقدماتی بيشتر بحث ميكنيم.
نویسنده: مهندس علی رجبی ابهری