چگونه در جوانی ثروتمند شویم؟ ـ قسمت 6
دسترسی به مفاهیم و واژههای پیشرفتهتر نیازمند نگرشی عمیقتر است. میخواهم در مورد چهارمین قانون طلایی برجساز جوان، یعنی “جریانسازی و جلب مشارکتهای اجتماعی” صحبت کنم.
یک سوال این است که چرا تأثیر گذاری بر رفتار دیگران و جلب مشارکت ایشان مهم شده است؟
امروزه با رخ داد پدیده جهانی شدن دوران بازارهای انحصاری به سر آمده و بازاریابی و تبلیغات سنتی کارایی و اثربخشی خود را از دست دادهاند.
لازمهی پیروزی در کسب و کار امروزی شناخت فرهنگ، جلب مشارکتهای اجتماعی و مدیریت افکار عمومی است و مفاهیم جدیدی به نام بازاریابی نرم، تبلیغات نرم، فروش نرم و … مطرح شده است.
شيوههاي متعددي براي تأثير گذاري در رفتار ديگران وجود دارد، شيوههايي مانند تهديد كردن، پاداش دادن، جذب كردن و متقاعد ساختن آنها تا آن چيزي را بخواهند كه شما ميخواهيد.
در قدرت نرم ـ اينكه ديگران را ترغيب كنيم كه همان چيزهايي را بخواهند كه ما ميخواهيم ـ مردم بيش از آنكه مجبور به انجام كاري شوند، به مشارکت گرفته ميشوند. به بيان ساده و در اصطلاح رفتاري؛ قدرت نرم، قدرت جذابيت و در اصطلاح منابع، منابع قدرت نرم داراييهايي هستند كه چنين جذابيتهايي را توليد ميكنند.
جریان ارتقاء قدرت نرم؛ بوسیلهی تمرکز و کنترل بر ادراک انسان، فضا، نهادها و فعالیت؛ در عرصه بینالمللی انجام میشود. که در آن مبنای فعالیت؛ به دست گرفتن یکپارچهی جریان اصلی میباشد.
بنابراین استراتژی اساسی در جریان ارتقاء قدرت نرم، از طریق به دست گرفتن آبشخورهای فکری کنشگران است.
اما ورودیهای فکری یک انسان چیست؟ چه چیزهایی به مغز انسانها وارد میشود تا بصورت نگرش، انگیزش، الگو، توانش و رفتار نمود یابد؟
ورودیها میتواند شامل دیدن و شنیدن، آموزش، خبر، و … باشد.
بنابراین برنامهریزیهای بازاریابی و فروش نرم به گونهای متفاوت بوده و به جای تک برنامهای غالباً به صورت جریانی هستند. آنها دیگران را در همه زمینهها محاسبه میکنند و جریان اصلی امور را در دست میگیرند.
برای کنترل اداراک انسان کافیست با استفاده از علوم شناختی مغز اولیه (وراثت، غرایز، شهوات، زندهمانی)، مغز ثانویه (آموزش، کسب و کار و ارتباطات) و مغز متعالی (اخلاق، شعور، کمال، تفکر، خلاقیت)؛ آحاد مردم را تقویت و رشد دهیم.
بر این اساس با آگاهی از این موضوع که مغز انسانها بر اساس رهایی از رنج و رسیدن به لذت عمل میکند میتوان قلب و مغز (احساس و فکر) افراد را کنترل و در راستای اهداف از پیش تعیین شدهای هدایت کرد.
به این ترتیب نیاز به خلق تعاریف ارتقاء یافتهای از فضاهای گسترش یافته جغرافیا؛ مانند فضای مجازی، فضای رادیویی و تلویزیونی، و حتی فکری و ارتباطی خواهیم بود و این از طریق کنترل نهادهای آموزشی، اجتماعی، اقتصادی بر اساس فرهنگ امکان پذیر است. همچنانکه فرهنگ پیشران الگوهای رفتاری در همهی حوزههای اقتصادی و اجتماعی است.
اما یک سوال اساسی میتواند این باشد که؛ چگونه برنامهای جهانشمول برای ایجاد و تثبیت یک رفتار فرهنگی جدید طراحی کنیم؟
پاسخ سوال را باید در نحوهی “فعالیت” جستجو کرد.
همگان توجه دارند که تغییر رفتار گروهی (جریانسازی) با تغییر رفتار فردی متفاوت است.
اجازه دهید بحث را با تشریح یک نمونه بازتر کنیم. کوچکترین عضو و مرکز جوامع بشری هم اکنون خانوادهها هستند. همچنین زن به عنوان مرکز خانواده؛ بالاترین قدرت نرم را در خانواده داراست؛ چراکه توانایی مستقیم و قابلیت تأثیرگذاری بر مرد خانواده را داراست.
در گذشتهای دور وظیفهی زن خانه داری و تربیت فرزندان بود؛ همچنانکه وظیفه مرد تأمین معاش خانواده قلمداد میشد. اگرچه امروزه زنان با حفظ مسئولیتهای قبلی پا به پای مردان کار میکنند و در تأمین معاش خانواده نیز نقش ایفا میکنند.
در خانواده بسیاری از مایحتاج از قبیل منزل، ماشین، دکوراسیون داخلی، اسباب و وسایل آشپزخانه و حتی البسه فرزندان با نظر و نفوذ زن تصمیمگیری میشود.
بنابراین با تعمیم جهانی الگوی فوق میتوان به این نتیجه رسید که جامعهی زنان بالاترین نفوذ را در مدیریت هزینه دارد و در حقیقت شریان جریان نقدینگی بسیاری از بنگاههای کوچک و متوسط در اختیار بانوان است.
حمایت ایشان از کسب و کاری موجب موفقیت و پیروزی آن کسب و کار و همچنین تحریم و بیتوجهی ایشان موجب شکست و نابودی آن کسب و کار میشود. به همین دلیل بدست گرفتن ورودی فکری زنان و تدوین الگوهای سبک زندگی همواره مهم بوده و در اولویت بنگاههای تبلیغاتی و اقتصادی میباشد.
یکپارچهسازی سیستم فوق پیچیده ارتقاء قدرت نرم، بوسیلهی ابزارهای ارتباطی در جهت رخداد پدیده جهانی شدن صورت میپذیرد. بدین منظور الگوهای یکسانی برای ترکیب و هم افزایی شبکهها و جریانهای فکری مورد نیاز است تا بتواند به شتاب ایجاد شده؛ شتاب مضائف دهد.
برای این منظور ابزارهای ارتباطی با استفاده از علوم تکنولوژی شناختی مأموریت هدفمندی برای ایجاد فرهنگی خاص دارند. این هدف برای سنین و جنسیتهای متفاوت از طریق ابزارهای چون فیلم، کارتون، انیمیشن، ماهواره، اسباب بازی، موسیقی، مطبوعات، رادیو، خبرگزاریها، اینترنت، شبکههای اجتماعی، و …. صورت میپذیرد و مالکیت اصلی آن در اختیار ثروتمندان است.
مجدداً در ادامه بحث واژهی “ابزارهای ارتباطی” و “ارتباطات” خودنمایی میکند. در مقاله آتی دربارهی “نگهداشت ارتباطات در بستر زمان” و مکانیزم ارتقاء توسعه ارتباطات (کمی و کیفی) تا تبدیل شدن یک ساختار صحبت میکنیم.
نویسنده: مهندس علی رجبی ابهری