چگونه در جوانی ثروتمند شویم؟ ـ قسمت 5
زمان بیشتری برای تبیین سومین قانون طلایی برجساز جوان، یعنی “حرکت در جریان” لازم است.
نگاه عمیقتر بیاینگر این نکته است که؛
ارتباطات = دارایی = اجرای دستورات تئوری حرکت در جریان = شرکت در (اتاق فکر = سمینار = نمایشگاه)!
امروزه ارتباطات یک دارایی و سرمایه اجتماعی مهم محسوب میشود. شما میانگین پنج نفری هستید که اکثراً ملاقات میکنید! در حقیقت شما شکل افرادی میشوید که با آنها ارتباط دارید و اکثر وقت خود را با ایشان میگذرانید. بیشترین تماسهای موبایل شما نشاندهنده سطح ارتباطی، تحصیلات، هوش، درآمد، موقعیت اجتماعی و … است.
همچنانکه در قانون حرکت در جریان (بند 3 و 4 و 5) تشریح شد؛ شرکت در سمینارها، نمایشگاهها و اتاقهای فکر بهترین برنامه برای ورود افراد جدید به حلقه دوستان شما هستند.
در ادامه میخواهم کمی در مورد تکنولوژی پیشرفته اتاق فکر صحبت کنم.
در سال 1941 شخصی به نام آلکس اوزبرن دریافت که جلسات پرزنته تجاری باعث محدود شدن توان خلق ایدههای جدید میشوند. او به دنبال قوانینی بود که به افراد آزادی فکری و قدرت بیرون ریختن افکار و الهام ایدههای جدید بدهد. اصطلاح “تفکر کامل” تعبیری بود که او اولین بار برای توصیف این جریان استفاده کرد، عنوانی که بعداً به “طوفان فکری” تغییر یافت.
اتاق فکر توسط آمریکاییان در جنگهاي جهاني مطرح و به مرور در ادبیات علوم استراتژیک وارد شد.
در آن سالها اتاق فكر به مكانهايي نظامي اطلاق ميشد كه در آن گروهي از درجهداران گرد هم جمع شده و به تصميمگيري در مورد مسائل نظامي ميپرداختند.
هاليوود از جملة ارگانهاي فوق پيشرفتهاي است كه در همان سالهاي ابتدايي بوجود آمدن اتاق فكر، به بهرهبرداري از اين پديدة شگرف روي آورد. امروزه اتاق فكرهاي هاليوود بيشترين سهم را در تعيين خط مشي كلي اين ارگان بازي ميكنند. در واقع سناريو و سوژهی بسياري از فيلمهاي توليد شده در هاليوود نتيجهی جلسات مكرر متخصصان اتاق فكرهاي اين مجموعه است.
جالب است بدانيد كه درآمد خالص امريكا از صنعت فيلمسازي به خصوص از طريق هاليوود در چند سال گدشته چندين برابر بيشتر از درآمد خالص كشور پيشرفتة ژاپن از صنعت فولاد بوده است. این درآمد گاهاً حتي با پنجاه درصد از درآمد فروش نفت كشورمان برابری ميكند. اين بدان معناست كه در طول سال، امريكا فقط از صنعت فيلمسازي مبلغي معادل نيمي از درآمد فروش نفت ايران را به دست ميآورد.
امروزه اتاقهای فکر (مراکز تصمیمسازی) نیروی نوین و موثر در سیاستهای آمریکا هستند؛ که به صورت سیستماتیک، بین دنیای تحقیقات و ایدهها (دانشگاهها و مراکز پژوهشی) از یک سو و دنیای سیاستگذاران و دولتمردان (مراکز تصمیمگیری) از سوی دیگر پل زدهاند. اهميت این موضوع به گونهای است که پنتاگون رهبری اتاق فکرها را به عهده دارد.
توجه به این نکته که اتاق فکر ابزاری برای خلق جریان توسعه و ارتقاء میباشد بسیار حائز اهمیت است. توجه نمایید اتاق فکر مولودی است که بصورت خودکار جامعه را از نظر فکری و ارتباطی توسعه میدهد. برای شما چشم اندازهای جدید ایجاد میکند و باعث میشود نکاتی را ببینید و درک کنید که دیگران قادر به تشخیص آن نیستند.
شما با گذشت زمان بصورت خودکار از نظر ادراکی و ارتباطی به کمال میرسید.
بنابراین در تعریف کلیتر اتاق فکر را میبایست یک جریان خود ارتقاء و خود توسعه (generative developer) دانست و نه یک ساختار. درست مانند فرزندی که متولد میشود و رشد فکری و جسمی مییابد.
این نظام از منظر فکری تشکیل فرکتالی را میدهد که اجزاء کوچکتر و بزرگتر بصورت ادراکی برای یک هدف مشترک تلاش میکنند. این موضوع وقتی حائز اهمیت میشود که کشوری بخواهد جریان توسعه و پیشرفت را بوسیله نظام اتاق فکر ایجاد کند. بدیهی بوسیلهی توسعه فکری، نخبگان علاوه بر تصمیمسازی و ایدهپردازی در اتاقهای فکر؛ خود نیز در اجرای امور مشارکت، همدلی و همراهی موثر دارند. این همراهی ممکن است در بعد آگاهی بخشی عمومی، سرمایهگذاری و …. باشد. این موضوع باعث تحقق سریعتر و تثبیت افقهای پیش رو خواهد شد.
شما میتوانید برای آشنایی و مطالعه بیشتر به کتاب اتاق فکر اینجانب مراجعه فرمایید.
اشاره به این نکته که اجرای عالی قوانین ساده منجر به موفقیت میشود، خالی از لطف نیست. در یاداشتی که در آینده با عنوان “استراتژی و تاکتیکهای ترامپ برای پیروزی در انتخابات” مینویسم؛ تشریح میکنم که چگونه همین اقدامات ساده “حرکت در جریان” منجر به مدیریت صحنهی بین المللی در حوزه افکار عمومی و تجمیع رای نخبگان و بدنه عمومی جهان گردید.
نویسنده: مهندس علی رجبی ابهری