واکاوی اتاق فکر بروکینگز (brookings)
موسسه بروکینگز در سال 1916 توسط رابرت اس بروکینگز تاسیس شده است. وی با همکاری سایر اصلاح طلبان در صدد ایجاد نخستین سازمان خصوصی برای مطالعه موضوعات سیاست عمومی ملی بر پایه دادههای حقیقی بود.
موسسه بروکینگز از جمله نخستین اندیشکدههای ایالات متحده به شمار میآید و در رتبهبندی برترین اندیشکدههای جهان رتبه نخست را به خود اختصاص داده است[1].
اقتصاد دانهای بروکینگز نقش برجستهای در تصویب تشکیل نخستین اداره بودجه ایالات متحده در سال 1921 داشتند. در در جریان رکود بزرگ اقتصادی ایالات متحده در 1928 این موسسه مسئول بررسی دلایل این رکود بزرگ شد.
در جنگ جهانی دوم کارشناسان بروکینگز به دولت کمک کردند که برای جنگ و دوره بعد از آن بسیج شود. کارشناسان بروکینگز که در وزارت خارجه مشغول بودند در اساسنامه سازمان ملل و برنامه مارشال نیز سهیم بودند. طرح دفاعی آمریکا در قرن بیست و یکم در اواخر دهه نود که چالشهای امنیتی و دفاعی ایالات متحده را بررسی میکرد. محور این طرح سه موضوع آینده جنگها، آینده اولویتها و نیازهای دفاعی ایالات متحده و آینده سیستمهای دفاعی ایالات متحده آمریکا بوده است.
در بخش دیگر جنگها نقش تکنولوژیهای جدید همچون اطلاعات و رباتیک را در جنگهای آینده ایالات متحده بررسی میکند.
در بخش اولویتها و نیازهای دفاعی ایالات متحده به ارزیابی چیرگی آمریکا به جهان و چگونگی تثبیت آن میپردازد؛ مثلاً افزایش سیطره آمریکا در مقابل قدرتهای نوظهور. در بخش آینده سیستمهای دفاعی آمریکا نیز به افزایش قدرت سخت آمریکا و طراحی دوباره ساختار دفاعی آمریکا برای مقابله با تهدیدات آینده میپردازد.
در سال 1968 با انتخاب شدن ریچارد نیکسون جمهوری خواه به مقام ریاست جمهوری، رابطه بروکیگینز که اکثر محققان آن دموکرات بودند با کاخ سفید تیره و تار شد تا جایی که چارلز کولسون یکی از دستیاران نیکسون حتی نابودی موسسه را پیشنهاد کرد. با روی کار آمدن رونالد ریگان وی بروکینگز را برای حل کسری بودجه فدرال انتخاب کرد. روی کار آمدن بیل کلینتون این مسئله را در پی داشت که تعداد از کارشناسان بروکینگز به استخدام کاخ سفید در آمدند. با حضور ایالات متحده در خاورمیانه مرکز مطالعات خاورمیانه این اندیشکده با عنوان سابان نیز افتتاح شد.
مهمترین حامیان این موسسه پس از جنگ جهانی دوم بنیاد راکفلر و بنیاد فورد بودند که باعث گسترش فعالیتهای این مرکز شدند. این موسسه در اوسط دهه 1970 با هدف تضمین امنیت رژیم صهیونیستی به کنگره آمریکا ارائه داد که منشاء تصمیمات مهمی در سیاست خارجی آمریکا در این قبال گشت که مهمترین آنها تلاش دولت کارتر در گفتگوی بین رژیم صهیونیستی و دولت مصر بود.
با گذشت زمان حیطه فعالیتهای بروکینگز افزایش یافت و بروس مک لاری پنجمین رئیس این موسسه در دهه 1970 مرکز تحصیلات سیاست عمومی را در این موسسه تاسیس کرد. در دهه 1990 مرکز مطالعات مطالعات شهری و نیز مرکز مطالعاتی آسیای شمال شرقی نیز در این موسسه ایجاد شد.
با روی کار آمدن بوش پسر این اندیشکده دفاتر منطقه خود را در چین و قطر نیز افتتاح نمود. با افزایش یکجانبه گرایی ایالات متحده در زمان بوش پسر و افزایش انتقادات جهانی نسبت به جنگ افروزی و مداخله ایالات متحده این موسسه اقدام به پروژهای با نام دیپلماسی عمومی آمریکا در قرن بیست و یکم نمود که در پی افزایش اعتبار وجهه آمریکا با استفاده از حوزههای سینما، موسیقی و هنر است.
این موسسه متشکل از 15 مرکز تخصصی است که طبق اعلان سایت رسمی موسسه فعالیتهایشان روی چهار حوزه متمرکز شده است که این چهار حوزه عبارتند از: آب و هوا و انرژی، تغییرات جهانی، رشد از طریق خلاقیت و فرصت و خوب بودن. این موسسه سه هدف کلی زیر را برای فعالیتهای خود معرفی کرده است:
1) تقویت دموکراسی امریکایی
2) بهبود فرصت، امنیت و رفاه اجتماعی و اقتصادی تمام آمریکاییها
3) تامین یک سیستم بینالمللی همکاری جویانهتر، موفقتر، امنتر و بازتر.
در حال حاضر مهمترین حامیان مالی این موسسه را میتوان بنیاد پیو، بنیاد مک آرتور، بنیاد کارنگی، دولتهای ایالات متحده، انگلیس، ژاپن و قطر دانست. این در حالیست که در لیست درآمدهای این اندیشکده نامهای دیگری نیز به چشم میخورند که عبارتند از: خانواده سلطنتی انگلیس، سفارت قطر در آمریکا، کالج بوستون، شرکت مایکروسافت، اتاق بازرگانی آمریکا، دانشگاه تلاویو، کمپانیهای نفتی شل، شورون و اگزون موبیل، فروشگاههای زنجیرهای وال مارت، شرکتهای چند ملیتی کونکو فلیپس، کوکاکولا و ویزا کارت.
از جمله ماموریتهای دیگه این اندیشکده در ارتباط با سیاست خارجی بررسی سیاستهای ج.ا.ایران در منطقه و در تقابل با مواضع دولت ایالات متحده فارغ از هرگونه رنگ حزبی میباشد، هرچند تمایل به دموکراتها در تحلیلهای این اتاق فکر نمایان است. (چنان که بررسیای که در سال 2011 در مورد مبالغ اهدایی کارمندان این مؤسسه بین سالهای 2003 تا 2010 انجام شد نشان داد 6/97 مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکراتها داده شدهاند.)
از این رو “ایتامار رابینوویچ”، پژوهشگر بروکینگز با تاثیر از اندیشه خارجی دولتهای دموکرات پیشین از شکلگیری یک «سایکس پیکو جدید» صحبت میکند که ماهیتی متفاوت دارد؛ وی میگوید: “این اصطلاح را نمیتوان به طراحیهای امپریالیستی قدرتهای استعماری اروپا ارجاع داد، بلکه مرجع آن بلندپروازیهای هژمونیک ایران است.”
وی در ادامه اینطور میگوید: “ایران که دارای بلندپروازیهای هژمونیک در منطقه است، موقعیت مسلط در لبنان را دارد، بشار اسد را (با کمک روسیه) سرپا نگه داشته است، و دارای تاثیر مستقیم بر دولت و جامعه شیعه عراق هستند.”
همچنین این اندیشکده در مطبی به قلم “سوزان مالونی” پیرامون آینده برجام با روی کار آمدن “دونالد ترامپ” رییس جمهور جدید آمریکا نوشت: “پیروزی تعجب برانگیز ترامپ گمانهزنیها پیرامون حفظ توافق اتمی با ایران را از حالت هشدار تا انکار برانگیخته است به طوریکه “ریچارد نفیو” از مقامهای اسبق تیم مذاکره کننده آمریکا در این زمینه معتقد است که انتخاب ترامپ به معنای خداحافظی با برجام است.”
قابل توجه است که این اندیشکده در سال2012 قبل روی کار آمدن ترامپ اعتقاد به بیفایده دانستن حمله نظامی و تغییر حکومت در ایران، تنها راه برخورد با برنامه هستهای این کشور را کنترل و نظارت بر این برنامه داشت و میگفت پنج سال آینده به منزله لحظهای بسیار حساس برای سیاستهای جهان در برابر ایران است. سنگینی این بار به دلیل پیشرفتهای برنامه هستهای ایران است؛ این پیشرفتها منجر به ایجاد وضعیتی اضطراری شده که نزدیکترین متحدان آمریکا در خاورمیانه، به ویژه رژیم صهیونیستی، را در برگرفته است.
[1] http://www.huffingtonpost.com/2012/01/18/brookings-top-think-tank_n_1214380.html