واکاوی اتاق فکر موسسه اکتون آمریکا (rff)
نام کامل این مرکز موسسه اکتون برای مطالعه مذهب و آزادی است. این موسسه یک مرکز آموزش و تحقیقات محافظه کار آمریکایی است که در سال 1990 در میشیگان تاسیس شد که دارای دفتری نیز در رم ایتالیاست. نامگذاری این مرکز به نام لرد اکتون سیاستمدار و نویسنده انگلیسی است. لرد اکتون را اغلب با این سخنش میشناسند: “قدرت فساد میآورد و قدرت مطلق فساد مطلق.”
لرد اکتون بر این باور بود که آزادی اقتصادی برای ایجاد جامعهای که آزادی دینی در آن متبلور گردد، اساسی است. این باور در راستای اهداف اعلام شده موسسه میباشد.
این موسسه ماهنامهای به نام “دین و ازادی” و نشریه “بازارها و اخلاق” را به چاپ میرساند. در واقع میتوان این موسسه را مبلغ الاهیات مسیحیت در عرصه اجتماع و اقتصاد دانست.
اصول محوری موسسه اکتون عبارتند از:
شان هر انسان: ادمی تصویری است از خداوند، منحصر بفرد و عقلانی لذا این شان ارزشها و وظایفی را برای هر فرد و دیگران در بر میآورد.
طبیعت اجتماعی هر انسان: هر چند رضایت کامل هر فرد در ارتباط با خداست ولیکن یکی از ابعاد تعالی انسان طبیعت اجتماعی و ظرفیت وی برای اقدام برای اهداف عینی است. هر فرد میتواند با افراد دیگر تعامل داشته باشد؛ روابط و مبادلات داوطلبانهای داشته باشد مانند تراکنشهای بازار که ارزش اقتصادی را پدید میآورد که این تراکنشها میتواند ارزشهای اخلاقی را نیز به ارمغان بیاورد. روابط داوطلبانه افراد با یکدیگر وابستگی متقابلی را در بر خواهد داشت خانواده و دوستیها.
اهمیت نهادهای اجتماعی: انسان به طبع اجتماعی بودنش نهادهای اجتماعی را توسعه بخشیده است. این نهادهای جامعه مدنی به ویژه نهاد خانواده مبدا اولیه فرهنگ اخلاقی جامعه خواهد بود. این نهادها نه به وسیله دولت ساخته شده است و نه بقای آنها در گرو دولت است. دولت بایستی به استقلال آنها احترام بگذارد و حمایتهای لازم به منظور اقدامات آنها را فراهم نماید.
عمل انسان: نوع بشر به ذات بشر بودنش موجودی است فعال که میتواند به عمل رساندن پتانسیلهایش موجبات حسنات اخلاقی را فراهم آورد.
گناه: هر چند طبیعت اولیه بشر خوب بوده است ولیکن در شرایط فعلی بشر کنونی سقوط کرده است. فراگیری این گناه ایجاب کرده است که قدرت دولت محدود گردد. واقعیت پایدار گناه دلیلی است که ما به راه حلهای آرمانشهر گرایانه به معضلات اجتماعی همچون فقر و بی عدالتی تردید کنیم.
حکومت قانون و نقش حمایتی دولت: مسئولیت اولیه هر حکومتی تولید کالای عمومی است که این شامل حفظ حکومت قانون و حقوق اولیه شهروندان است.
نقش حکومت دخالت در آزادیها نیست: وظیفه اولیه حکومت ایجاد کالای عمومی و بهبود آن است که این شامل حراست از حکومت قانون و حفظ حقوق ابتدایی افراد است. نقش حکومت به عهده گرفتن اقدامات آزادی نیست که مردم میلی به واگذاری آنها ندارند بلکه بایستی مناقشاتی را که اقدامات آزاد افراد و نهادهای اجتماعی در عرصههای رقابت ایجاد میکند را به حداقل برساند.
تولید ثروت: یکی از وظایف دولت کمک به تولید ثروت و کاهش فقر است که بهترین راه آن حمایت از حقوق مالکیت خصوصی در لوای حکومت قانون است. این امر به مردم اجازه میدهد که وارد دایره مبادلات اقتصادی آزادانهای شوند که طبیعت خلاق آنها در آن شکوفا میگردد. ثروت و رفاه زمانی ایجاد میگردد که نوع بشر بتواند بطور خلاقانهای منابع خام را به کالاهای مورد نیاز مردم تبدیل کند؛ تولید ثروت یک بازی با حاصل جمع صفر نیست و همه از آن منتفع میگردند.
آزادی اقتصادی: آزادی در معنای مثبت آن زمانی حاصل میشود که فرد قادر به انتخاب چیزی که میخواهد باشد؛ ولیکن بر این آزادی حدودی واقع است. آزادی اقتصادی هم برای افراد جامعه حقوقی را به ارمغان میآورد و هم وظایفی را. فردی که از لحاظ اقتصادی آزاد است بایستی بتواند داوطلبانه وارد بازار آزاد گردد ولیکن از سوی دیگر کسانی را که دارای این قدرت هستند که اختلالی در روابط بازار ایجاد نمایند بایستی به کمک موانع قانون محدود گردند. لذا مهمترین وظیفه دولت در این راستا حمایت از حقوق مالکیت خصوصی و مبادلات آزاد است.
ارزش اقتصادی: ارزش اقتصادی مقولهای است ذهنی چرا که وجود آن بسته به آن است که توسط شخص حس شود. در واقع ارزش اقتصادی یک کالا زمانی است که به نیازهای فوری و اساسی اشخاص پاسخ گوید و در آنها ایجاد احساس رضایت نماید. درباره ملاک قضاوت و اینکه چه چیزی میتواند ارزشمند تلقی گردد، فرهنگ جامعه نقش موثری دارد.
اولویت فرهنگ: آزادی در جامعهای به موفقیت میرسد که از یک فرهنگ اخلاقی بهره ببرد که از حقیقت ماورایی آفرینش وسرنوشت انسان استقبال نماید. این فرهنگ اخلاقی منجر به یک هماهنگی و نظم مناسب اجتماعی میگردد. مادامی که نهادهای گوناگون اقتصادی، سیاسی و … در درون جامعه فعالیت میکنند کماکان خانواده کانون اولیه این فرهنگ اخلاقی درون جامعه است.[1]
در نگاه اولیه شاید سطور فوق ارتباط چندانی با فعالیتهای یک اندیشکده نداشته باشد. گزارههایی که در پاراگراف بالا ارائه شد تعاریف مفاهیم اولیه اقتصادی و نقش دولت بود که بازتابی از نگرش این موسسه به مقوله اقتصاد و نقش دولت در این اقتصاد است. در واقع اصول این موسسه نهفته در همین تعاریف است که سعی دارد در تحقیقات و گزارشهای ارائه شده توسط این موسسه نیز این اصول را مزین به مفاهیم علمی، مصادیق مشخص و مثالهای قابل درک کند که کمکی برای گسترش این اصول لیبرال در سطح جامعه خود و حتی ورای آن نماید.
[1]http://www.sourcewatch.org/index.php?title=Acton_Institute